رمان غروب خورشید

دانلود رایگان مقاله,دانلود جزوه دانشگاهی,دانلود جزوه دانشجویی,دانلود تحقیق و پروژه,کسب درامد اینترنتی,دانلود پروژه و مقاله و تحقیق,کسب درامد

.
اطلاعات کاربری
درباره ما
دوستان
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
دیگر موارد
آمار وب سایت
کتاب رمان غروب خورشید نوشته پرنیا اسد درباره دختری است به نام خورشید که تن به ازدواجی عاشقانه می‌دهد. خورشید نمی‌داند چه مسیرهایی جز عشق در آن قرار دارد. زندگی‌اش با عشق شروع می‌شود. عشقی که شعله آن دیگران را می‌سوزاند.
اما کم کم پای عاشق‌های دیگر به زندگیشان باز می‌شود و زندگی خورشید را زیر بار تهدید و اذیت قرار می‌دهند. فکر می‌کنید دلیل این‌ها عشق است. گاهی انسان نیاز به کمک و یا همدردی دارد، اما خورشید از این همه چیز محروم ماند و به تنهایی با کوله باری از غم و غصه و عشق نافرجام به دنبال راهی برای حل این مشکلات است.
در قسمتی از رمان غروب خورشید می‌خوانید:
مامان رفت سمت در و منم همراهش رفتم. اول یه خانم مسنی که خیلی شیک پوش بود اومد داخل با مامان با عشوه روبوسی کرد. یه خانم سفید دارای قد متوسط باچشم‌های سبز. اومد سمتم روبوسی کرد که اصلا روبوسی نمی‌کرد بهتر بود این داشت هوا رو بوس می‌کرد. یه سلام آرومی زیرلب گفت.
من-سلام خوش اومدید.
لبخند ملیحی زد و وارد شد
و بعدش یه مرد وارد شد. این هم حتما پدرشه. مرد قدبلند که روی صورتش ته ریش داشت.
و موهاش جو گندمی بود با چشمای سبز اول به مامان باخوشرویی سلام کرد وبعدش رسید به من
-سلام دخترم


تک چینک دانلود مقاله و پروژه دانشجویی]]>



:: بازدید از این مطلب : 109
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : امیر بیابانی
ت : 5 بهمن 1396
.
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








موضوعات
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
تبادل لینک هوشمند
پشتیبانی